-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 تیرماه سال 1384 23:10
زیباترین حرفت را بگو شکنجهء پنهان سکوتت را آشکاره کن و هراس مدار از آنکه بگویند ترانه ای بیهوده می خوانید. چرا که ترانهء ما ترانهء بیهودگی نیست. چرا که عشق حرفی بیهوده نیست. حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید، به خاطر فردای ما چرا که عشــق خود فرداست خود همیشه است. بیشترین عشق جهان را بسوی تو می آورم از معبر فریادها و حماسه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 22:26
شب سرد غرق در اقیانوس سکوتی مبهم در کنار دریاچه ترس و تردید ،تکیه بر باد سواربر قایق خاطره ها میروی ناگاه به پرتگاه مرگ نزدیک میشوی !! مرگ همه باتوبودن ها! مرگ شادی ، غصه تمام وجودم را فراگرفته کاش بودی کاش دست خدا از شانه هایم برداشته نمیشد تنهای تنها !! چه سخت است بی تو بودن !! بی تو از تو سرودن ! شاکی دل ! دادگاه...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 21:11
رفتی اما بی تو من در دست تقدیرم هنـــوز در غم تنهایی و حســرت به زنجیرم هنـــوز رفتی و گفتی که سیری از من و از عاشقی بی تو از دنیا و حتی از خودم سیــرم هنـــوز وقت رفتـن گفتـه بودی زندگــی کـن زندگــی من به جـرم زندگی هر لحظه میمیرم هنـــوز شعر میــگفتــم زمـانــی فعلتـــان و فاعـــلان بی تو از دنیا و حتی از خودم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 20:54
من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بدآهنگ است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 01:15
( قصه غم ) اگر چه غم ز دل ها رفتنی نیست اگر چه قصه غم گفتنی نیست اگر چه این دلم پر درد و رنج است اگر چه اسمان باریدنی نیست ولی گویم به دل ای بی بهانه نگیر هرگز زعشق او نشانه که این دنیا نمی ارزد پشیزی اگر رفته نگیر از او نشانه
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1384 00:54
هنوز نفس می کشم اره ! صدای ضربان قلبم را می شنوم چشم هایم را باز می کنم اسمان چقدر زیباست نفس می کشم اه! و باز هم نفس می کشم لبخند بزن زندگی ادامه دارد برای من......و ......... برای تو......!