من امشب با گلویی بسته از بغض شکیبایی
ز دل فریاد خواهم زد, سکوت خشت خشت پیکردیوار تنهایی
من امشب با پری خونین
ز پشت میله های مانده بر دیوار دانایی, روم تا بی کران عشق رویایی
من امشب آسمان روشن تابیده بر اشکم, چه تابان است
من امشب ماهتاب روشنی بخش شب غمگین و تارم نور باران است
من امشب میزبان عشق پاکم دست زندان است
رهایم کن فلک تا چرخ گردونت به هم دوزم
رهایم کن که بر نا مردمی ها آتش افروزم
رها گردان مرا از دست این د ستان سیمانی
رها گردان مرا تا چند زندانی بگو تا چند زندانی.
نمی خواهم دگر زندانی افکار دون باشم
نمی خواهم کنار ساقه های سبز شقایق های عاشق, شاهد شلاق و خون باشم
نمی خواهم دگر من شاهد آلاله های سرنگون باشم
نمی خواهم زبون باشم
خداوندا اگر می دادیم سکان این وحشت سرای کوچک خاکی
هماندم می زدم بر فرق این وحشت سرا چاکی
که دیوار ستون ظلم این نامردمان در هم فرو ریزد,
نوای عاشق و معشوق بر قفل و قفس با هم در آمیزد
شبانگاهان ز کنج خلوتی ناید دگر آوای غمناکی
نخشکد چشمه ی پاکی
نبینی چشم نمناکی!
سلاه وبلاگ خوبی داری بهت تبریک می گم
اگه تونستی وبلاگ منو تو قسمت هم دلان بزار فعلا بای
http://www.music-iran.blogsky.com
سلام ...وای چقدر ریبا نوشتی..عالی بود موفق باشی
سلامممممممممممممم
زیبا بووووووووووووووووووووووود
موفق باشی
منم آپم سر بزن خوشحال میشم
ممنونم
سلام
مطلب زیبایی بود
به من هم سر بزن خوشحال میشم
موفق باشی
بای بای
سلام... خیلی زیبا بود ... منم با یک غزل به روزم... منتظرم... یا علی
سلام مرسی به وبلاگ من سر زدی من لینک شمارو تو وبلاگم گذاشتم
سلام شعر قشنگی بود.عکسایی هم که تو وبلاگت گذاشتی خیلی قشنگ بودن.
salam khoooby webloget ghashange man libnketo gozashtam age khasty to ham bezar
سلام....بهت تبریک می گم....ذهن زیبایی داری...آزاد.....
سلام خوبی؟ وب لاگ شما هم بسیار خوبه.. و مرسی از اینکه به دفتر عشق اومدی... با تبادل لینک هم موافقم گذاشتی خبرم کن..ممنونم.. یا حق
سلام عزیز ممنونم از حضورت البته که موافقم بهت لینک میدم نازنینم ...........خدا که یاد نداده کتاب عیسی را
چگونه دور کنم آتش کلیسا را؟
دو چیز مانده برایم مگیر مرگ پلید
یکیاش دفتر شعرم و دیگری سارا
درده همش درد اما خیلی حال می ده این درد اگه درد به حساب بیاد
سلام
گل کاشتی مهتاب عزیز....
این قسمت و خیلی دوست داشتم:
من امشب ماهتاب روشنی بخش شب غمگین و تارم نور باران است
موفق باشی
سلام. خیلی قشنگ و زیبا نوشته بودی.
عالی بود
قالب هم بسیار زیباست
به من سر بزن خوشحال میشم
خوش باشی و سلامت
سلام
همیشه بت سر میزنم
تو هم بیا
بای بای
سلام
واقعا ذهن لطیف و زیبایی داری خیلی با این جور وبلاگها احساس نزدیکی میکنم چون هرچه میگویند از دلشان بدون هیچ دورنگی بیرون می آید خوشحال میشوم به وبلاگم سر بزنی الان تازه کارم ولی در اولین فرصت که یاد گرفتم لینک شما را در وبلاگم می گذارم
موفق باشی
واقعا زیبا نوشتی من که واقعا خوشم اومد خیلی خیلی قشنگه
از چه کسی باید پرسید که سرزمین مهربانیها کجاست از چه کسی باید پرسید که سرزمین مهر و وفا کجاست سرزمینی که نام ان محبت است و صفا در آن ریشه دوانیده سرزمینی که در آن اعتماد و آرزو وجود دارد؟
××××××
دوست عزیزم سلام:
از اینکه کمی تاخیر داشتم ببخشید چند روزی مشغول کمک به ایرانی های که تازه به ونکوور اومده بودند بودم باید مدرسه را به اونها نشون می دادم..
مثل همیشه از وبلاگت استفاده کردم زییبا می نویسی و همیشه تحت تاثیر قرار می دی آدما رو.....
از اینکه دوستی مثل تو دارم بسیار خوشحالم و خداوند را شاکر....
امیدورام که سال دیگه که به ایران می آیم بتونم ببینمت......
من هم آپ هستم راستی من در یاهو یه گروه دارم نه خوشحال می شم توش عضو بشی
آدرس گروه : http://groups.yahoo.com/group/Persian_girls_boys
می تونی از تو وبلاگم هم عضو بشی... منتظر حضورت هستم
دوستدار تو××× همیشه پاینده و برقرار باشی
پویا××× ونکوور- کانادا
سلام ....
ببخشید یکم دیر اومدم
خیلی قشنگ بود
....
سلام
زیبا بود؛ یه تیکش رو برا خودم نوشتم.
موفق باشی
سلام
زیبا بود خسته نباشید.
salam khoooby man upam montazeram movafagh bashy
متاسفانه دل هیچ احدی پیش من گیر نیست ....همش شعاره..............دل افسرده ی من پشت پا خورده ی من ............ممنونم از حضورت و مهربونیت
چه شاعرانه وزیبا ..لذت بردم به ما هم یه سر بزن خوشحال میشم....
ممنون
حتما در اولین فرصت از وبلاگی که آدرسشو دادی استفاده میکنم
باز هم به من سر بزن
سلام چطوری خوبی؟ زیبا بود.موفق باشی. مرسی از حضورت در دفتر عشق و مرسی از لینکی که بهم دادی... منم در اولین فرصت لینک شما رو میذارم فقط خوهشا اسم وب لاگتون رو کوتاه بگید به من! یا حق
سلام به شما وطراوت وبلاگتان موفق باشید منتظر حظور گرمتان در وبم هستم